مدعیان دروغین بهویژه در حوزه مهدویت چه شاخصههایی دارند و این مسئله تا چه میزان در جامعه ما جدی است؟
مهمترین ویژگیهای رفتاری و اعتقادی مدعیان دروغین اول از همه عقلگریزی است. سطحینگری و عقلگریزی عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی میکند و مردم را از توجه به مفاهیم و اهداف ارجمند آن باز میدارد و به سوی کژاندیشی و انحراف سوق میدهد. بیگمان گسترش اینگونه افکار سست و مضحک توسط مدعیان دروغین در جامعه، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت آنان از عناصر سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت خواهد شد، که پیامدهای زیانباری به دنبال خواهد داشت و اگر جهالت و سطحینگری با جمود و کجسلیقگی توأم شود، کار را دشوارتر میکند. زیرا تعصب جاهلانه و تعبد بدون عقل یکی از عوامل اصلی انحراف به شمار میرود. دوری از عقل، برهان و استدلال از مهمترین ویژگیهای مدعیان دروغین است و این در حالی است که حقطلبی و حقجویی در سایه «عقلمداری» تحقق مییابد.
مقصود از «عقلمداری» آن است که برای تحقق حقجویی و ترویج آن، فقط باید تابع استدلال، برهان و دلیل بود. قرآن نیز علاوه بر آنکه پیروان خود را به تبعیت از دلیل و برهان فرا میخواند همواره از مخالفان و معارضان خود نیز دلیل و برهان میطلبد، برای نمونه در مقام احتجاج با مشرکان میفرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» ( سوره نمل، آیه 64)
دوری از برهان و استدلال، مردم را از آرمانهای والای آموزههای مهدویت غافل میکند و آنان را به راحتی آلت دست مدعیان دورغین قرار میدهد.
علیمحمد باب، خواندن کتب آسمانی قبل از ظهور خود را حرام کرد و سوزانیدن آنها و تمام کتب علمی را واجب دانست. وی هر استدلالی به غیر از نوشتههایش را لغو و باطل میدانست و نقل هر معجزه و کرامتی را غیر از کتاب خود ممنوع کرد.
ویژگی دیگر این مدعیان خرافهپردازی است. فرهنگ اصیل مهدویت، همچون آبی زلال پیامآور زندگی و زیبایی است ولی زمانی که بسترسازی آلوده دوستان ناپاک در بین باشد به تدریج صفا و پاکی نخستین خود را از دست میدهد. از راهکارهای اصلی مدعیان دورغین دامن زدن به خرافات است. زیرا در خرافات است که سردرگمی در ارزشها پدید میآید.
ویژگی بعدی آنها عوامزدگی است. یعنی به عوام پیوستن و از جهل، خرافه و بیخردیهای آنان تأثیر پذیرفتن و تعالیم زنده اسلام را اسیر ذائقه تنگ و سلیقههای منحط مردم نمودن. نتیجه عوامزدگی چیزی جز از دست دادن نقش الگودهی و هدایتگری مردم و به انحطاط گراییدن نیست.
انسان عوامزده نه تنها دین را به رنگ کجفهمیها و بیبصیرتیهای خود درمیآورد و سیمای آن را میآلاید، در عمل نیز موانع بزرگی در برابر مصلحان و رهبران دینی پدید میآورد. مدعیان دروغین از افکار نادرست رایج در میان اقشار مختلف مردم سود میبرند و پایههای قدرت و منفعت خود را در پرتو ترویج و تقویت این قبیل افکار نادرست در میان مردم، تضمین شده و مستدام میبینند.
آنان علاوه بر دفاع از هر نوع سنت غلط دیرینه، بر آتش اعتقادات بی پایه میدمند و خود را نیز به یکی از کانونهای تعصبات مردم تبدیل میکنند تا مردم با زیر پا گذاشتن عقل و وجدان خویش، کورکورانه و تنها بر اساس حب و بغضهای قومی، ملی، نژادی و زبانی از آنان دفاع کنند. مدعیان دروغین در فهم دینی خود، تابع خوشایند و بدآیند عناصر و جریانات مردمیاند و در ذهن آنان رضایت خدا جای خود را به رغبت مردم سپرده است.
ویژگی دیگر مدعیان دروغین خودمحوری و شخصیتمحوری است. دلیل آن این است که تمرکز بر شخص و بزرگنمایی آنان، مانع قضاوت صحیح درباره آنان میشود و عدهای که اشخاص را معیار حقیقت و بطلان قرار می دهند، دچار گمراهی میشوند.
مدعیان دروغین نقد را عیبجویی میدانند و آن را توطئه و توهین میپندارند و لذا دست به مقابله میزنند که این ناشی از دنیاپرستی آنان است.
همچنین به ویژگیهای دیگری در مدعیان دروغین همانند عالِمگریزی، بهکارگیری نصوص متشابه، تعصب و فرقهگرایی، درشتگویی و غلو، ادعاهای متناقض و رنگارنگ، پیروی از تمایلات نفسانی، تأویل گرایی، سوءاستفاده از وضعیت سیاسی و اجتماعی، تناقض ادعا و عمل، کمسوادی، تظاهر به زهد و شریعتگریزی میتوان اشاره نمود.
بسترها و زمینههای گرایش مردم به ادعاهای دروغین چیست؟ و چرا مردم به این جریانها گرایش دارند؟
معمولاً از شگردهای مدعیان آن است که تکالیف کمتر و آسانتر را به مریدان خود معرفی میکنند و برای نشان دادن شیفتگی خود به موعود دست به هر کاری میزنند ولو خلاف اخلاق باشد و این نوعاً با میل و نفسانیات مردم سازگار است. از طرفی گرایش به جریانات نو خصوصاً برای جوانان جاذب است و حداقل برای مقطع خاصی اظهار تمایل نشان میدهند.
معمولاً این نوع حرکات شیطانی با این ادعا که آیین آن ها، جدید و متناسب زمان است با شعار مبارزه با تعصبات و تنگنظریها به میدان میآیند.
آنها با القای روابط برادری و خواهری بین پیروان مرد و زن خود و رفع حرمتها و حساسیتها و غیرتهای دینی، بعضاً توانستند افراد را در واقع جذب شهوات و عشقهای کاذب کنند، در حالی که خود پیروان تصور میکردند عشق معنوی دارند.
این مسأله در خانمها که احساسات و عواطف قویتری دارند، بیشتر دیده میشود.
همینطور عدهای تصور میکنند که این فریب خوردن توسط مدعیان مربوط به افراد ضعیف و سادهاندیش است در حالی که طبق آمار اکثر فریب خوردگان نسبتاً تحصیلکرده و بدون مشکل جدی هستند و فقط تنها 5 تا 6 درصد از فریب خوردگان، مشکلات روحی داشتهاند.
از طرفی هم مدعیان و فرقهها راهحلهای آسان و فوری برای مشکلات زندگی و جامعه ارائه میکنند و لذا افراد به سادگی به مدعیان میگرایند.
بخشی از انحرافات مربوط به دوران کودکی است که افراد تحت تعلیم و تلقین آموزه های انحرافی قرار میگیرند و چون قدرت تشخیص ندارند و با شیوههای عاطفی مواجه میشوند، آموزههای مربوط به کودکی در آنان باقی میماند. حتی دیده شده است که بهائیت و سایر عرفانهای کاذب در مراکز پیشدبستانی فعالیت میکنند. از موارد دیگر که زمینه گرایش مردم را به جریانهای انحرافی و مدعیان دروغین فراهم میکند؛ سوءاستفاده از متون ضعیف و جعلی است. مثلاً گفتهاند از رسول خدا(ص) رسیده است:
«ان الله یبعثُ لهذه الأمة علی رأس کل مأة سنة مَن یُجدّدُ لها دینها»، خداوند هر صد سال کسی را میفرستد تا دین را تازه کند.
در طول تاریخ افرادی مثل زید بن علی بن الحسین و مختار بن ابی عبید ثقفی و محمد بن حنفیه که خود مدعی نبودند اما پیروانشان دچار انحراف شدند، به صراحت هر گونه ادعا مبتنی بر امامت و مهدویت را غیرمشروع دانسته و صاحبان این حرکات را مشرک یا کافر نامیدهاند؛ «اَلا و هو کذّابٌ مُفتِر».
بنابراین بر عوامل زمینهسازی که باعث پیدایش مدعیان دروغین میشود باید تأمل نمود که عبارتند از جهل و نادانی مردم، نابهسامانی اجتماعی و اقتصادی، فزونطلبی و زیادهخواهی، تضعیف رقیب، ادامه حیات فرقهای، سوءاستفادههای مالی، باورهای غلط، نگاه سطحی و عاطفی به آموزه مهدویت، حمایتهای بیگانگان، تکلیفگریزی و اباحهگری، حمایت خواص از مدعیان دروغین، بیاعتنایی خواص، جعل احادیث و برداشتهای ناصحیح از روایات.
وظیفة روحانیت در مقابله با مدعیان دروغین چیست؟
روحانیت باید در این وضعیت نگرانکننده بر ثبات قدم در دینداری، پیراسته ساختن آموزههای مهدویت از دروغ و خرافهپرستی، بازخوانی دوباره آموزه مهدویت، اظهار علم از سوی عالمان راستین، جلوگیری از سیطره نااهلان بر اندیشه مهدویت، دشمنشناسی اندیشه مهدویت، رویکرد کیفیتگرایی به آموزه مهدویت و دوری از سطحینگری و بازتعریف مکتب انتظار در فرهنگ سیاسی تشیع پافشاری نمایند.
به نظر شما ادامة روند فعلی در موضوع مدعیان دروغین به کجا منتهی میشود و چه آیندهای را برای این مسئله تصور میکنید؟
مدعیان دروغین مهدویت همانند موجهای کوتاهی در اقیانوس بزرگ اسلامی هستند که به چشم نمیآیند و در خور توجه نیستند. اما چون برخلاف مسیر انسانی و فطری در حرکت هستند فساد و فتنه برمیانگیزند و غوغاآفرینی میکنند. پارهای از آنها هم به قدرتهای بزرگ وابستگی دارند و در چتر امنیتی جامعه، گسست پدید میآورند و جامعه را از ترقی و کمال بازمیدارند.
بدیهی است که دوری جستن از رویکرد سطحی و عاطفی به آموزه مهدویت در کاستن سوءنظرها و اختلافات کاذب مؤثر است. با وجود این خطر مهم، سرگرم شدن توانگران علمی به مسائل نازل علمی، نوعی غفلت از خطرهای بزرگ محسوب میشود. یقیناً پرهیز از ظاهرگرایی و رفتن به سوی حقیقت، استحکام بخشیدن به تفکری است که خودآگاهی را برای ما به ارمغان میآورد.
خلاصه راهکارها:
1-باید عقلگرایی و خواستن استدلال از سخنرانان در مورد باورهایی که در برنامههای مختلف مطرح می کنند، در مردم ترویج شود.
2-باید با خرافهگرایی در جامعه مبارزه شود چرا که گسترش خرافهگرایی زمینه را برای پذیرش ادعاهای مدعیان در جامعه آماده میکند.
3-شخصگرایی در جامعه از زمینههای پذیرش ادعای مدعیان است. باید به مردم آموزش داده شود که صرف اینکه یک فرد هر قدر بزرگ، یک حرفی را بیان کند، آن حرف درست نیست و باید از آن شخص استدلال بخواهند.
4-گسترش فرهنگ نقد و احترام به نظر مخالف، میتواند زمینه نقد مدعیان دروغین توسط مردم را فراهم آورد.
5-نگاه تکلیف گرایانه بیش از حد به دین، باعث سوءاستفاده مدعیان دروغین شده است و باعث شده است که آنها با کاستن از تکلالیف دینی در رهنمودهای خود به پیروانشان، آن ها را جذب کنند. باید در منابر و محافل مذهبی دقت شود که در این مواد زیاده روی نشود و یک نگاه جامع به دین وجود داشته باشد.
6-باید این موضوع که در جامعه دینی در کنار تکالیف فقهی و توجه به رابطه محرم و نامحرم، مرد و زن می توانند در عین رابطه ای سالم با یکدیگر، رفتار انسانی داشته باشند، به دقت آموزش داده شود. این باعث می شود که مدعیان دروغین نتوانند به بهانه ایجاد رابطه محبت به همنوع، بین زن و مرد نامحرم مسائل شرعی را حذف کنند.
7-بسیاری از تحصیلکردگان به دلیل ضغف نظام آموزشی در مسائل اعتقادی، تفاوت چندانی با عوام ندارند و به همین دلیل در بین فریبخوردگان مدعیان، افراد تحصیلکرده هم بسیار هستند. بنابراین برنامهریزی برای مقابله با مدعیان باید شامل افراد تحصیل کرده هم باشد.
8-باید از دمیدن بیش از حد به رویکرد احساسی در معنویت خودداری نمود و سعی کرد به عقلانیت جامعه در این حوزه افزود.
«شخصگرایی» زمینهای مهم برای پیدایش مدعیان دروغین است
حجت الاسلام والمسلمین میرتبار؛ پژوهشگر حوزه مهدویت